لحظهی حادثه توانش رفت
مادرم خنده از دهانش رفت
در هجومیکه اتفاق افتاد
بند بند قد کمانش رفت
در که آتش گرفت مادر سوخت
در که آتش گرفت جانش رفت
خنده میکرد قنفذ و میگفت
ضربه تا مغز استخوانش رفت
نیمانجاری
لحظهی حادثه توانش رفت
مادرم خنده از دهانش رفت
در هجومیکه اتفاق افتاد
بند بند قد کمانش رفت
در که آتش گرفت مادر سوخت
در که آتش گرفت جانش رفت
خنده میکرد قنفذ و میگفت
ضربه تا مغز استخوانش رفت
نیمانجاری
تعداد صفحات : -1