میلاد سیدالشهدا[علیه السلام]
از من گرفته طاقت و صبر و قرار، لب
شهر مدینه منتظر انفجار ، لب
پا بر زمین گذاشت ، نبی سجده اش گرفت
یعنی که زعفران دهن است و انار لب
نامش چقدر با همه کس فرق میکند
با "یاحسین..." میرود از اختیار ، لب
چشمش شبیه چشم غزالان زود رنج
صدها فرشته دور سر و…بیشمار ، لب
خنده وَ گریه در قلمش جمع میشوند
زیبا ترین کتاب شده انتشار، لب
اما چرا رسول و علی گریه میکنند؟
دارد علی چه میشنود از نگار ، لب!!!؟
یک لب به گریه و لب دیگر به ارتعاش
انگار دیده است که آن نیزه دار…لب…
یعنی علی ! حسین تو را ذبح میکنند
یعنی که خون میچکد از هر کنار ، لب
یک روز میشود که زمین گریه میکند
از یک تن برهنه و پُر انکسار ، لب
کرببلا…عطش…رسولی که سجده کرد
گودال…شمر…ساعت دو…انتحار…لب…!.
نیما نجاری